ولی تو هر روز او را به زحمت می اندازی، مانند یک زن که به شوهرش نق می زند، صبح و شام. و محمدیانی هستند که پنج بار در روز دعا می کنند. آنان نق زن های بزرگی هستند! (فصل اول کتاب توطئه ای به اسم خدا)
در این عبارت کاملا روشن است، خدایی را که اشو دعای در مقابل او را نفی می کند، خدای دارای جسم است، که باید برای شنیدن دعای مردم گوش داشته باشد، و معلوم است، خدای مجسوم اشو، قادر به شنیدن دعای همزمان پنچ میلیارد انسان نیست. و این خدا به گفته اشو و ما یک افسانه است، بله ما هم در این نکته با اشو هم عقیده ایم، که خدایی که برای شنیدن دعا گوش لازم دارد افسانه ای بیش نیست.
کسی وجود ندارد که دعاهای شما را بشنود؛ کسی وجود ندارد که به دعاهای شما پاسخ بدهد. تمامی مذاهب شما را برونگرا می سازند تا شما به درون رو نکنید. دعا یک چیز برون گرا است. خدا آنجا هست و شما نزد آن خدا فریاد می کشید. ولی این شما را از خودتان دور می کند. هر دعایی غیرمذهبی است.
و دعا چیزی جز تکه پاره های افسانه ای به نام خدا نیست. از دعا پرهیز کنید. دعا شما را از حقیقت وجودین خود دور می سازد. عمیق تر وارد مراقبه شوید. این تنها دیانت ممکن است. فصل اول از کتاب توطئه ای به اسم خدا.
اما خدایی را که ما در مقابلش زانو می زنیم و دعا می خوانیم، با خدای در ذهن اشو متفاوت بوده و نه تنها جسم ندارد، بلکه قدرت و عظمتی فرای تصور بشری را داراست، خدایی که از رگ گردن به ما انسانها نزدیک تر بوده و به تمام حالات و نیات ما آگاهی کامل دارد.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ . سوره بقره (255)
هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند، هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرا نمىگیرد، (و لحظهاى از تدبیر جهان هستى، غافل نمىماند،) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست، کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنا بر این، شفاعت شفاعت کنندگان، براى آنها که شایسته شفاعتاند، از مالکیت مطلقه او نمىکاهد.) آنچه را در پیش روى آنها [بندگان] و پشت سرشان است مىداند، (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسى از علم او آگاه نمىگردد، جز به مقدارى که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است، و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علم بى پایان و نامحدود اوست.) تخت (حکومت) او، آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمین]، او را خسته نمىکند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست.
نظرات شما عزیزان:
sajjad 
ساعت18:33---15 مرداد 1393